بسم الله الرحمن الرحيم
سلام دوست عزيز
جالب بود
چقدر حذفي داشته ؛ انگار اصلشو نخونده بوديما ؛ يادش به خير بچگيا
البته من كه هنوز خيليم بزرگ نشدم
* از پرنده ، از چرنده ، از خزنده
* بود چنگل گرم و زنده
* آسمان ، آبي چو دريا
* يک دو ابر اينجا و آنجا
* چون دل من روز روشن
* بوي جنگل ، تازه تر ...
* هر کجا زيبا ، پرنده
* برکه ها آرام و آبي
* برگ و گل هر جا نمايان
* چتر نيلوفر درخشان
... بس گوارا بود باران
من ميگم عشق بازي خدا با بنده هاش
باطراوت و باروني باشي
روزي از حق ، عشق باران
خواند تا دنيا بفهمد
روزگاري در دل ما
مهرباني بود و لبخند ...
سلام خوشگلم. شعرت خيلي قشنگ بود. ببخشيد دير اومدم فرصت نفس كشيدن هم نداشتم ... مي دوني كه. به هر حال ، چي بگم كه گفتني ها ناگفته پيداست ... به قول ماندگار جنوب : آن را كه عيان است ، چه حاجت به بيان است ( منظورم امتحانات نبود ها ! خودت بفهم !)
دوستت دارم. موفق باشي.
با سلام
از پيشنهاد شما متشكرم . وبلاگ خوبي داريد .
موفق باشيد.
سلام
هر بار مي يام 100 بار مي خونمش
بازم ممنون
سلام خاله من بازم بد قولي كردم ببخشيد(اپ نكردمو ميگم)
خاله ممنون از اينكه اين شعر قشنگو نوشتي
خيلي خوب بود و خاطره انگيز ولي خاله جون اون الياس آخرش از كجا بود ديگه
كاش شعر به اين قشنگيو با الياس خرابش نميكردي
آخه من از الياس ميترسم
خسته نباشي خاله جون سلام به ساغر هم برسون
باي خاله گلم
سلام.
چه قشنگ بود. من تا حالا اين شعر رو به طور کامل نديده بودم. اصلا فکر مي کردم کاملش همونه که توي کتابامون بود!
ممنون از اين لطفي که در حقمون کردي. کارت قشنگ بود.
خوب باشي.
سلام خواهر خودمون راستي تو نهج البلاغه كشوري دوم شدما جايزه نميدي؟
واقعا بايد انديشديد... به به به چقد با كلاس
ممنون
سال ها بود اين شعر رو نخونده بودم
ممنون كه منو بردي به روزگاري كه خيلي دوستش مي داشتم
ياده بچگي هامون بخير
موفق باشيد و در پناهه حق
همه ميگن لطافت بارون ... اما من مي گم : عشق بازي آسمون ...
دور مي گشتم ز خانه
مي شنيدم از پرنده
از لب باد وزنده
داستانهاي نهاني
رازهاي زندگاني
راز...