سایه ی تو بر سر من
ای که در پای تو پیچد ساقه ی نیلوفر من
با تو تنها با تو هستم
ای پناه خستگی ها
در هوایت دل گسستم
از همه دل بستگی ها
در هوایت پر گشودن
باور بال و پر من باد
شعله ور از آتش غم ، خرمن خاکستر من باد
*
ای بهار باور من
ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی تو بی تابم ، بر سر زانو سر من
بی تو چون برگ از شاخه افتادم
زرد و سرگردان در کف بادم
گرچه بی برگم
گرچه بی بارم
در هوای تو بی قرارم
برگ پاییزم ، بی تو می ریزم
نوبهارم کن ، نوبهارم
ای بهار باور من
ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی تو بی تابم
بر سر زانو سر من ...
خوب شد قیصر امین پور این شعر رو سرود ... وگرنه من وقتی دلم می گرفت ، چی رو می خواستم با خودم زمزمه کنم ؟؟؟؟
راستی سلام . امتحانام همین الان تموم شد ... همین 2 ساعت پیش ...
قراره خوشحال باشم ... شاید هم باشم ... فعلا که ...